راز انقلاب درونی سید شهیدان اهل قلم چه بوده است؟!

با شروع انقلاب، تمام نوشته‌های خویش را اعم از تراوشات فلسفی داستان‌های کوتاه، اشعار و… را در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم ‌دیگر چیزی که «‌حدیث نفس» باشد، ننویسم و دیگر از «خودم» سخنی به میان نیاورم. سعی کردم ‌«خودم» را از میان بردارم تا هر چه هست خدا باشد و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام.

ادامه مطلب

کشف عجیب هویت شهید!

27 سال از شهادت و مفقودی حمیدرضا گذشته بود. خواهرش دیگر طاقت دوری نداشت؛ رفت کنار مزار شهید پلارک، همرزم برادرش، او را به حضرت زهرا (س) قسم داد که خبری از برادرش حمیدرضا به او بدهد. گفت: « به حمید بگو به خواب خواهرت بیا و خبری از خودت بده! شوکه شده بودیم» خواهرش با گریه تعریف می کرد: « فردای آن روز خواب دیدم جمعیت زیادی در بلوار سردار جنگل در منطقه پونک تهران در حرکت هستند. صدای حمیدرضا را شنیدم؛ گفت: «خواهر این ها همه برای تشییع…

ادامه مطلب

برای ورود به حرم امام حسین (ع) اذن ورودم دادند!

هنگامي که قرار شد براي نصب در ساخته شده مرقد امام جواد عليه السلام به عتبات عاليات بروم، خدمتش رسيدم تا حلاليت بطلبم، ديدم بغض کرد و گفت: مردادماه سال61 توي نبرد رمضان بوديم که شب خواب ديدم به همراه چندنفر ديگر از دوستان همرزم، رفته ايم کربلا..

ادامه مطلب