روش موعظه در تربیت اسلامی

روش موعظه ونصیحت درتربیت اسلامی

 

   چکیده:

روش تربیتی موعظه ونصیحت ازروشهای مهم ومؤثر درحوزه ی تعلیم وتربیت به حساب می آیند. این روش درقرآن کریم بارها تکرار شده ومورد استفاده قرارگرفته اند، بطوری که خداوند منان خودرا موعظه کننده، و قرآن کریم را کتاب موعظه معرفی کرده، و به پیامبراسلام دستورموعظه به دیگران  داده است. بنابراین روشهای موعظه ونصیحت دارای روشها، انواع وکاربرد های مختلفی هستند، که باید همراه بارعایت نکات وشرایط آنها مورد توجه قرارگیرند.

  کلید واژه ها:

روش، موعظه، نصیحت، تربیت و روش تربیتی

 

  مقدمه:

بدون شک موعظه ونصیحت از روش های مهم ومؤثردرتعلیم وتربیت می باشند. این دو روش ازدیربازمورد توجه اولیاء، مربیان ومبلغان بوده اند. درحقیقت موعظه ونصیحت فطرت آدمی را بیدار می کند، به همین دلیل است که خدای منان فطرت موعظه پذیری را دردل وجان انسان به ودیعه نهاده، واورا برای قبول تربیت آماده کرده است. بنابراین موعظه پذیری ونصیحت پذیری نیازذاتی انسان  میباشد، وکسی ازآن بی نیاز نیست. ممکن است بسیاری ازافراد صالح وپاک درشرایط وموقعیت های خاصی نیازمند به موعظه ونصیحت باشند.

امام علی(ع) نقش تربیتی موعظه را به گونه ی تعریف وتوصیف می کند که به نظرمی رسد برسایر شیوه های تربیتی برتری دارد، وآن را به نوری تشبیه می نماید که هنگام تابیدن برنفس انسان به آن نورانیت  وروشنایی می بخشد«المواعظ صقال النفوس، وجلاء القلوب».(غررالحکم/شماره373) موعظه نفس انسان ها را صاف ونورانی می کند.

قرآن کریم  ازشیوه ای تربیتی موعظه ونصیحت بیشترین استفاده را برده است، وبه عنوان نمونه در سوره ی لقمان، به داستان تربیتی پدرمهربان وشایسته ی اشاره می کند، که به موعظه  دل سوزانه ی پسرخویش می پردازد، وهدف قرآن کریم ازنقل چنین داستانی ارائه ونشان دادن الگوی تربیتی به دیگران می باشد، که خدای منان درمورد پیامبر اسلا م به این مساله اشاره کرده است«لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة…».(احزاب/21)به یقین برای شما درزندگی پیامبرخدا(ص) سرمشق نیکویی بود…

بنابراین موعظه ونصیحت نقش اساسی درتربیت انسان دارد ودرحکم دارویی است که برجسم وجان آدمی تاثیرگذارده، وموجب هدایت ورشد انسان می شود. سعدی شاعربزرگ ایرانی، موعظه را به دارویی شفابخشی تشبیه می کند، ودرمانگری آن را قطعی فرض کرده است:

نصیحت که خالی بود ازغرض        چوداروی تلخ است دفع مرض

(سعدی:1382،ص210)

برای موعظه ونصیحت شرایطی وجود دارند، که درمنابع تربیتی به آن اشاره شده است. به دلیل وجود شرایط موعظه ونصیحت درمنابع دینی، باید واعظان ومبلغان به شرایط آن توجه نموده، ومردم را با موعظه ی نیکووتاثیرگذاردعوت نمایند.«ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة…».(نحل/125) اما علی (ع) می فرماید:« الموعظة النافع ما ردع».(شرح غررالحکم:ج1،ص319) موعظه ی سودمند آن است که باز دارنده باشد. بنابراین موعظه با قلب آدمی سروکار دارد، وبه آن نرمی ورقت می بخشد، وعواطف انسانی راتحریک کرده، وازکجی ها وپلیدی ها باز می دارد، وبه سوی خوبی ها وراستی ها سوق میدهد. چنین امری سبب میشود که روحیه ای رذالت وپلیدی درانسان بشکند، وروحیه ای حق وحقیقت طلبی دروی ریشه دوانده، وبه بارنشسته ورشد کند.

  تعریف موعظه:

اصل موعظه به معنای منعی است که با بیم دادن همرا است(راغب:1362،527)  ونیزآمده است که موعظه به معنای  یاد آوری قلب است به خوبی ها درچیزهایی که باعث نرمی و رقت قلب میشود. همچنین گفته است یادآوری انسان است درآنچه قلب اورانسبت به ثواب وعقاب رقت می بخشد بدین معنا که طبیعتا انسان رامتاثر می سازد واوراازبدیها بازمیدارد وبسوی خوبیها اشتیاق می بخشد.(لسان العرب: ج15 ،ص345)

  تعریف نصیحت:

نصیحت درلغت همان پند واندرزاست(عمید:1386،ج2،ص1908) نصیحت ازماده ی “نصح”به معنای خالص بودن،و بی غل وغش بودن است به سخنانی که ازروی خلوص نیت وخیرخواهی گفته شود، “نصح” گویند وبه عسل خالص هم”ناصح العسل”(تفسیرنور:1381،ج4،ص91) گفته می شود. دراصطلاح ناصح کسی است که بدون چشم داشت وبا نیت خالص، ازسرخیر خواهی ودلسوزی فردی رابه کارخوب توصیه ، وازکاربد نهی میکند. درحقیقت نصیحت همان معنا ومفهوم موعظه را یدک می کشد.

  تعریف تربیت:

در زبان فارسی، تربیت به معنای”پروردن، پروراندن یا پرورانیدن، آداب واخلاق رابه کسی آموختن، آموختن وپروردن کودک تا هنگام بالغ شدن”آمده است. (دهخدا:1372،ج14 ومعین:1371،ج1)برای معنای اصطلاحی تربیت تعاریفی  زیادی صورت گرفته است که هرکدام ازپژوهشگران براساس دیدگاه خاص خویش تعریفی ارائه داده است. ولی تعریفی که نسبت به موضوع ومحتوای تحقیق حاضر  جامع به نظرمیرسد، این است:«تربیت عبارت است ازانتخاب رفتار وگفتارمناسب ، ایجاد شرایط وعوامل لازم وکمک به شخص مورد تربیت، تا بتواند استعدادهای نهفته اش را درتمام وجود وبطورهماهنگ پرورش داده، و شکوفا سازدو به سوی هدف وکمال مطلوب[به صورت] تدریجی حرکت کند».(امینی:1384،ص12)

   واعظان وناصحان درقرآن کریم

همانگونه که درمقدمه بیان گردید، خدای منان درقرآن کریم توجه خاصی به شیوه- ای تربیتی موعظه ونصیحت دارد، وروش تربیتی پیامبرگرامی اسلام(ص)را شیوه ای موعظه ونصیحت بیان کرده، وقرآن کریم را کتاب موعظه دانسته، وخودرا موعظه گر معرفی کرده است. درجایی که خداوند خودرا موعظه گرخوانده است، می فرماید:«…ان الله نعمایعظکم به ان الله کان سمیعا بصیرا».(نساء/58)خداوند اندرزهای خوبی به شما میدهد، خداوند شنوا وبینا است. در جایی که خداوند قرآن کریم را، کتاب موعظه ونصیحت خوانده است، می فرماید:«یاایها الناس قدجاءتکم موعظة من ربکم وشفاء لما فی الصدور وهدی ورحمة للمؤمنین».(یونس/57)ای مردم اندرزی ازسوی پروردگار تان برای شماآمده است، ودرمانی برای آنچه درسینه هاست،وهدایت ورحمتی است برای مؤمنان. درآیه ی دیگری درقرآن کریم به پیامر اسلام(ص) دستور میدهد، که ازشیوه ی تربیتی موعظه ونصیحت در راستای هدایت وتربیت مردم به سوی پروردگارت استفاده نماید.« ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی احسن…».(نحل/125) با حکمت وموعظه ای نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما، وبا آنها به روش نیکوتراستدلال ومناظره کن.

باتوجه به تاکید خداوند متعال بر روش تربیتی موعظه ونصیحت درجهت هدایت مردم بسوی کارهای خوب،واعظان ومبلغان نیزتوجه زیادی به روش مزبورنموده، ومردم را به سوی کارهای نیک وخوب دعوت نمایند.

    روشهای عمومی موعظه درقرآن کریم

موعظه درقران کریم به روشهای مختلفی بیان شده است، که درمجموع می توان به سه روش عمومی اشاره کرد.

1- موعظه ونصیحت همراه بالطف وانکار: خدای منان دراین باره درسوره ی یوسف می فرماید:« قال یا بنی لاتقصص رؤیاک علی اخوتک فیکیدوا لک کیدا ان الشیطان للانسانعدو مبین».(یوسف/5) گفت(یعقوب):پسرم! خواب خودرا برای برادرانت بازگومکن، مبادا برای تونقشه(خطرناکی) بکشند؛ زیرا شیطان دشمن آشکار انسان است.

2- موعظه در قالب قصه ها وداستان های پندآموزوحکمت آمیز: دراینجا قرآن کریم برخی از قصه های خودرا “احسن القصص”(یوسف/3)،و ازخود به “احسن الحدیث”(زمر/23) یادکرده است.« وکلا نقص علیک من ابناءالرسل مانثبت به فؤادک وجائک فی هذه الحق وموعظة وذکری للمؤمنین».(هود/120) مااز سرگذشت های همه ی پیامبران برای توشرح میدهیم، تا به وسیله ای آن قلبت را آرامش بخشیم؛( واراده قوی گردد) ودراین (اخباروسرگذشت ها)، برای حق آمده، وبرای مؤمنان موعظه وتذکری است.

3- توصیف بندگان همراه با موعظه ونصیحت: خداوند منان درسوره ی مبارکه ی فرقان ازآیات63- 77 به توصیف بندگان خود می پردازد،که چنین توصیفی همراه با نصیحت وموعظۀ حکیمانه است:«وعبادالرحمن الذین یمشون علی الارض هونا واذاخاطبهم الجاهلون قالوا سلاما.والذین یبیتون لربهم سجدا وقیاما (فرقان/63-64)…» درآیات شریفه ی مذکور، به توصیف وتمجید از انسان هایی پرداخته، که از آنان به “عبادالرحمن” یاد کرده است.

   موارد موعظه درقرآن کریم:

منظور از موارد موعظه درقرآن کریم، اقشارو گروه های دینی، مردمی، قومی وجهانی است؛ وهمه ی این گروه ها مورد موعظه ی قرآن کریم قرارگرفته است. اکنون به برخی ازاقشار وگروه هایی که مورد موعظه درقرآن قرارگرفته است، اشاره می شود.

1- موعظه ی فرزندان درقرآن کریم: درقرآن کریم آیات فراوانی دیده می شود، که فرزندان مورد پند وموعظه ی پدران قرارگرفته اند. خدای منان درسوره ی لقمان به موعظه ی لقمان به فرزندش اشاره می کند: «واذقال لقمان لابنه وهو یعظه یا بنی لاتشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم».(لقمان/12)(به یاد بیاور)هنگامی راگه لقمان به فرزندش- درحالی که اوراموعظه میکرد- گفت: “پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است. یا خداوند از زبان حضرت نوح نقل می کند: «وهی تجری بهم فی موج کالجبال  ونادی نوح ابنه وکان فی معزل یا بنی ارکب معنا ولاتکن مع الکافرین».(هود/42) وکشتی انها از میان امواجی هم چون کوه ها حرکت می داد؛(دراین هنگام) نوح فرزندش راکه درگوشه ای بود صدا زد: “پسرم! همراه ما سوار شو، وبا کافران مباش!”. هم چنین درآیات دیگری نیز می توان پند وموعظه حضرت یعقوب به حضرت یوسف(یوسف/5)، وحضرت ابراهیم به حضرت اسماعیل(صافات/102)و… اشاره کرد.

2- موعظه زنان درقرآن کریم: خداوند در قرآن کریم، حضرت مریم، مادر حضرت موسی، وزنان پیامبر را پند ومعظه کرده است. درسوره ی آل عمران اززبان فرشتگان به حضرت مریم می فرماید: « واذ قالت الملائکة یامریمُ ان الله اصطفاکِ وطهِّرکِ واصطفاکِ علی نساءِ العالمین. یا مریمُ اقنُتی لربکِ واسجُدی وارکعی مع الراکعین».(آل عمران/42-43) و(بیاد آور) هنگامی راکه فرشتگان گفتند: ای مریم ! همانا خداوند تورا برگزیده وپاک ساخته وبرزنان جهانیان برتری داده است. ای مریم!( به شکرانه ی این نعمت) برای پروردگارت خضوع کن وسجده به جای آور وبا رکوع کنندگان رکوع نما. درمورد حضرت موسی می گوید: « واوحینا الی امِّ موسی ان اَرضِعیه فاذا خفتِ علیه فالقیه فی الیمّ ولاتخافی ولاتحزنی انّا رادّوه الیک وجاعلوه من المرسلین».(قصص/7) وما به مادرموسی الها م کردیم که:” اوراشیرده؛وهنگامیکه بر(جان)اوترسیدی،وی رادردریا( ی نیل) بیفکن؛ونترس وغمگین مباش، که ما اورا به تو باز می گردانیم، واورا از پیامبران قرار می دهیم”. هم چنین به زنان پیامبر(ص) موعظه ونصیحت میکند: « یا نساء النبی لستنّ کاحد من النساء ان اتقیتُنّ فلا تَخضَعن با لقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفا».(احزاب/32) ای زنان پیامبر اگر تقوا پیشه کنید مانند هیچ یک از زنان نیستید، پس به صورت هوس انگیزسخن نگویید که بیمار دلان درشما طمع کنند وسخن شایسته بگویید.

3- موعظه ی مؤمنان درقرآن کریم: خداوند درآیات متعدد، وبه گونه های مختلفی مؤمنان رامورد موعظه ونصیحت قرارمی دهد. درسوره ی بقره خطاب به مؤمنان کرده ومیگوید: « یاایها الذین امنوا استعینوا بالصبر والصلاة ان الله مع الصابرین». (بقره /153)ای کسانی که ایمان اورده اید! ازصبر ونماز یاری بگیرید، زیرا خداوند با صابران است. یادرسوره ی آل عمران می فرماید:« یاایها الذین امنوا اتقوا الله حقّ تُقاتِه ولاتَمُوتُنّ الا وانتم مسلمون».(آل عمران/102) ای کسانی که ایمان آورده اید! از خداوند پروا کنید آن گونه که سزاوار تقوای اوست ونمیرید مگر این که مسلمان باشید.

4- موعظه ی اقوام درقرآن کریم: خدای منان دربرخی آیا ت قرآن کریم به موعظه ونصیحت  اقوام در سوره ی غافرازکسی یاد می کند، که ایمان آورده وقوم خودرا (قوم فرعون) را موعظه ونصیحت می کند، تا ازاو پیروی کند.«وقال الذی آمن یا قوم اتبعون ا هدکم سبیل ارشاد. یا قوم انما هذه الحیوة الدنیا متاع وان الاخرة هی دارالقرار.(غافر/38-39)وکسی(ازقوم فرعون) ایمان آ ورده بود، گفت: “ای ازمن پیروی کنید تا شمارابه راه صواب راهنمایی کنم.ای قوم من! این زندگی دنیا، تنها متاع زود گذری است، وفقط آخرت سرای پایداراست.

در قرآن کریم آیات دیگری نیز وجود دارند که به موعظه ونصیحت اهل کتاب وتمام مردم اهل جهان می پردازد، وآنان را دعوت به پرستش خدای یگانه می نماید.

همانگونه که بیان گردید خداوند منان درقرآن کریم توجه خاصی به موعظه ونصیحت دارد، وقرآن را کتاب موعظه برای پرهیز گاران معنی کرده است« هذا بیان للناس وهدی وموعظة للمتقین»(آل عمران/138) بنابراین مباحث موعظه در قرآن کریم بسیارگسترده وعمیق است، وآنچه تابه حال مورد بحث وبررسی قرار گرفته است، قطره ی ازدریای بیکران مطالب موعظه ونصیحت درآیات قرآن است. ولی حقیقت این است که بحث موعظه ونصیحت درقرآن کریم همانگونه که گفته شد، بسیارگسترده ودقیق است، ونیازفراوان به پژوهشهای کلان وعمیقی دارد، که باید به صورت جدی ودقیق مورد بحث وبررسی قرار گیرد. ازسوی دیگرخدای منان اهمیت زیادی به مساله پند وموعظه درقرآن داده است، واین مساله مسئولیت علما، مبلغان و مربیان را بیش ازپیش سنگین ترومهم تر ساخته است. لذاعلما، مربیان و مبلغان وظیفه ی سنگینی را بردوش دارند، تا در راستای هدایت وتربیت مردم تلاش نموده، ودراین راه از روش تربیتی موعظه ونصیحت استفاده لازم را ببرند. درسیره ی مرحوم علامه ی مجلسی نقل می کند که « ایشان با ایراد سخنرانی درمراکز مذهبی به وعظ وارشاد مردم می پرداخت وبا بیانی ساده ودرخور فهم عموم، معارف دینی رابیان می کرد. اومنبررفتن وموعظه کردن را کسرشأن خویش نمی دانست وچنانچه تألیف کتب درسطح عموم مردم راعظیم می شمرد،منبررفتن رانیزگرامی،می داشت».

(اعرافی ودیگران:1380،ج4،ص150)

  شرایط موعظه ونصیحت

می توان ازشرایط موعظه ونصیحت به ویژگیهای موعظه ونصیحت خوب اشاره نمود، به بیان دیگرموعظه ونصیحت خوب باید دارای چه ویژگیها وشرایطی باشند  تا برخود نافذ ومؤثر واقع گردد؟

1- موعظه کننده خود باید اهل عمل صالح،و دارای اعتقاد سالم باشد: به عبارت دیگرموعظه ونصیحت دیگران هنگامی خوب ومؤثراست که موعظه کننده خود باید اهل عمل صالح باشد، که این خود نیزبرگرفته ازاعتقاد والتزام به حق وحقیقت میباشد. خداوند منان درسوره ی فصلت می فرماید: «ومَن احسنُ قولا ممّن دعا الی الله وعَمِلَ صالحا وقال اِنّنی من المسلمین».(فصلت/33) چه کسی خوش گفتار است ازآن کسی که دعوت به سوی خدا می کند وعمل صالح انجام میدهد ومیگوید: “من ازمسلمانانم”

دربرخی روایات طرف سخن با عالمان دینی است« ان العلم اذالم یعمل بعلمه زلت موعظته عن القلوب کما یزل المطر عن الصفا». (اصول کافی:ج1،ص29) هرگاه عالمی به علم خودعمل نکند، موعظه اش ازدلها فرو می چکد، چنان که باران ازروی سنگ صاف می لغزد. بنابراین اگرعلم ودانش موعظه کننده باعمل وی متفاوت باشد ناگزیراست با انگیزه ی ظاهرسازی دربرابر دیگران مبادرت کند. واین مساله یکی ازآفت های بزرگ موعظه ونصیحت می باشد، وبه زودترین زمان ممکن ظاهرسازی ودوگانگی آنان افشاء ونمایان خواهد شد. «من لم یهذب نفسه فضحه سوء العادة».(باقری:1370،ص151) هرکسی ازروی اعتقاد به تهذیب نفس خویش نپردازد، عادات بد او مایه ی فضاحت وی خواهد شد.

2- توجه به تفاوت های فردی: انسان ها دارای طبیعت ها روحیه های متفاوت میباشند. برخی ازافراد به موعظه ونصیحت  دیگران توجه مینماید، ولی برخی دیگر هیچ اعتنایی به پند واندرز دیگران ندارد. سعدی درگلستان به داستانی اشاره می کند، که بیانگر همین مطلب است: « درجامع بعلبک وقتی کلمه ی همی گفتم به طریق وعظ، با جمعیتی افسرده ی دل مرده ی ره ازعالم صورت به عالم معنی نبرده، دیدم که نفس درنمی گیرد وآتشم درهیزم تر اثرنمی کند؛ دریغاآمدم تربیت ستوران واینه ای درمحلت کران، ولیکن درمعنی باز بود وسلسله ی سخن دراز درمعنی این آیت که” ونحن اقرب اایه من حبل الورید” سخن به جایی رسانیده که گفتم:

دوست نزدیک ترامن به من است      وینت مشکل که من ازوی دورم

چه کنم با که توان گفت که او                 درکنارمن ومن مهجورم

من ازشراب این سخن مست وفضاله قدح دردست، که رونده ای برکنار مجلس گذر کرد ودور؛ آخر دراواثرکرد، ونعره ی زد که دیگران به موافقت اودرخروش آمدند وخامان مجلس به جوش. گفتم ای سبحان الله دوران با خبردرحضورونزدیکان بی بصر دور.(کلیات سعدی:1379،ص58)

3- توجه به تفاوتهای سنی: موعظه ونصیحت کوکان ودانش آموزان خورد سال با موعظه ونصیحیت بزرگان وسال خوردگان تفاوت دارد. گروه اول ادبیات خاص خاص خود را دارد، ودومی شیوه ی دیگری را می طلبد.زبان کودک، زبان قصه وداستان است که درقرآن کریم قصه ها وداستان های تربیتی زیادی دیده می شود. لذا موعظه ونصیحت درقالب قصه ها وداستانهای قرآنی بسیار جالب، ومورد پسند کودکان قرارمیگیرند، ویا قصه ها وداستانهای تربیتی که ازبزرگان به جا مانده است،برای همه ای گروه ها واقشارجامعه، به خصوص برای کودکان مؤثرومفید میباشند. یکی ازکسانی که به قصه ها وداستانهای تربیتی زیاد توجه داشته است، سعدی می باشد که سراسرگلستان وبستانش را قصه های تربیتی در قالب موعظه ونصیحت تشکیل میدهد. به عنوان نمونه به این موعظه ونصیحت که درقالب قصه وداستان بیان شده است توجه شود «حکیمی پسران راهمی پند دادکه جانان پدرهنر  آموزید که ملک ودولت دنیا اعتمادرا نشاید وسیم وزر درسفر برمحل خطراست یا دزد به یکبار ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد اما هنر چشمه ی زاینده است ودولت پاینده وگرهنرمند از دولت بیفتد غم نباشد که هنردرنفس خود دولت است هرکجا که رود قدر بیند ودرصدر نشیند وبی هنر لقمه چیند وسختی  بیند».(کلیات سعدی: 1379،ص129)با توجه به اینکه داستان های سعدی با زبان ساده وآسان بیان شده است، درعین حال دارای پشتوانه ی دینی ومنطقی می باشند.

4- استفاده ازمنابع دینی وعلمی درانجام موعظه ونصیحت: موعظه باید دارای پشتوانه ی علمی ودینی باشد. زیراموعظه ونصیحت درصورتیکه بدون پشتوانه ی علمی ومنطقی انجام گیرد مؤثرو مفید نخواهد بود، وممکن است موعظه شونده رابه لجاجت ومقاومت بردارد. به عبارت دیگر موعظه ونصیحت باید همراه با دلیل انجام گیرد، وبه قرآن، آحادیث وسیره ی معصومین(ع)، وگاهی نیز از یافته های علوم جدید مانند روانشناسی، علوم تربیتی وراهنمایی ومشاوره استفاده گردند. زیراگرایشهای مختلف روان شناسی میتوانند برشناخت رفتارهای روانی واجتماعی افراد ونیز مراحل رشد آنان کمک نمایند.علوم تربیتی عهده دارارائه ی مبانی، اصول وروشهای تربیتی می باشد، و نقش راهنمایی  ومشاوره درهمه ی ابعاد زندگی انسان کاملا مشهود وقابل لمس می باشد

5- توجه به شرایط زمانی ومکانی: مبلغان ومربیان چنین توانایی را داشته باشند که خود باید زمان وموقعیت موعظه ونصیحت را تشخیص داده، واز آن به بهترین وجه وبه صورت هدف داراستفاده نمایند، تا منجربه مقاومت وایستادگی موعظه شونده دربرابر موعظه ونصیحت نگردد. بنابراین اگرموعظه ونصیحت به صورت فردی است باید درزمان مناسب وبه دورازحضوردیگران انجام گیرد.امام علی (ع) می فرماید:« نصیحتی که درحضوردیگران انجام بگیرد یک نوع ملامت وعتاب است». (امینی:1384،ص423)

  استفاده ازشیوه های موعظه ونصیحت درقرآن کریم:

قرآن کریم کتابی است که برای تربیت وهدایت بشر نازل شده است، ودراین راستا ازروش ها وشیوه های مختلفی استفاده کرده است. یکی ازشیوه هایی که درقرآن کریم درجهت رشد وهدایت بشر به کار گرفته شده است، روش موعظه ی حسنه ونصیحت می باشد، که درآیاتی ازقرآن به آن اشاره گردیده است. همچنین باید توجه داشت که روش موعظه ونصیحت خود دارای انواع  وشکل های متنوع متعددی می باشد، که می توان درشرایط وموقعیت های گوناگونی مورد استفاده قرارداد. لذا دراین بخش ازتحقیق تلاش براین است تا ازشیوه های مختلف موعظه ونصیحت که درقرآن کریم  بیان گردیده است، درشرایط  کنونی تطبیق ومورد استفاده قرارگیرد.

1- روش موعظه ونصیحت فردی: روش موعظه ونصیحت فردی رامی توان از شیوه ی لقمان حکیم در مورد پند واندرز پسرش استفا کرد، که درسوره ی لقمان به تفصیل آمده است.« واذ قال لقمان لابنه وهو یعظه یا بنی لاتشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم… یابنی انها ان تک مثقال حبة من خردل فتکن فی صخرة او فی السماوات اوفی الارض یأت بها الله ان الله لطیف خبیر. یابنی اقم الصلوة وأمر بالمعروف وانه عن المنکر واصبر علی ما اصابک ان ذلک من عزم الا مور…» (لقمان:12و16و17) (به خاطر بیاور)هنگامی راکه لقمان به فرزندش- درحالی که اورا موعظه می کرد- گفت: پسرم! چیزی راهمتای خدا قرارمده که شرک ظلم بزرگی است… پسرم! اگر به اندازه سنگینی دانه خردلی(کارنیک یا بد) باشد، ودردل سنگی یادر(گوشه ای از)آسمانها وزمین قرارگیرد، خداوند آن را(درقیامت برای حساب) می آورد؛ خداوند از اسراردقیق باخبر وآگاه است. پسرم! نمازرا برپا دار، وامر به معروف ونهی ازمنکر کن، ودربرابرمصایبی که به تومی رسد شکیبا باش که این از کارهای مهم است…. هم چنین موعظه ونصیحت حضرت یعقوب به حضرت یوسف نیز از موعظه های فردی به حساب می آیند. علاوه براین آیات که بیان گردید، آیات دیگری نیز وجود دارند که بیان کننده ی موعظه ونصیحت فردی می باشند.

2- روش موعظه ونصیحت گروهی: این روش به صورت های مختلفی درقرآن کریم بیان شده است، که می توان به موعظه ونصیحت کودکان، بزرگان، مؤمنان، زنان، اقوام ومردمان جهان اشاره کرد. از مجموع آیاتی که درموارد مزبوربیان شده انت، می توان چنین نتیجه گرفت:

الف) کاربرد روش موعظه ونصیحت در مدارس:  مدرسه به عنوان دومین نهاد اجتماعی  بعداز خانواده به شمارمی رود ونقش اساسی درتعلیم و تربیت انسانها دارد. دونوع آموزش ویادگیری درمدرسه اتفاق می افتد: یکی آموزشها ویادگیریهای ظاهری که روز به روزبراطلاعات ودانستنی های شاگردان ودانش آموزان افزایش می یابند، تا این که از مدرسه محل تحصیل خویش فارغ التحصیل شده، وراهی دانشگاه ویا بازار کارمی شوند، وازاین نوع آموزش ویادگیری، به آموزش های رسمی نیز یاد می شود. نوع دوم آموزش هایی وجود دارند، که درکنار آموزش های رسمی  تحقق می پذیرند، که ازآن به آموزش های پنهان یاد من کنند.دراین نوع آموزش شاگردان ودانش آموزان بسیاری ازارزشها والگوهای رفتاری راازدبیران، مربیان و معلمان خویش یاد میگیرند. با توجه به این مساله، کودکان ونوجوانان علاوه بر یادگیری های ظاهری،تمام رفتارها،عمل ها،و گفتارهای معلمان را تقلید والگوبرداری  نموده، وآنان را فرد ایده آل ومطلوب خویش قلمداد می نمایند. به نظر میرسد که  آموزش و پرورش عرصه ی حساس و سرنوشت سازی است  که بسیاری ازارزشها و هنجارهای دینی واجتماعی نتیجه ای عملکرد خوب آنان است. بنابراین لازم است که دراین عرصه؛ گفتارمعلمان با رفتارآنان یکسان وبرابرباشند،وچیزی را که میگویند، به آن عمل نمایند؛تا همه ی اعمال، رفتارها وگفتارهایی که برای موعظه ونصیحت انجام میگیرند، مورد توجه دانش آموزان قرار گیرند.

یکی ازروشهایی که برای موعظه ونصیحت کودکان ونوجوانان درمدارس بسیار مفید ومؤثرواقع میشود،استفاده ازقصه ها وداستانهای قرآنی، وسیره ای معصومین (ع) است. زبان وادبیات کودک ونوجوان،زبان و ادبیات  قصه وداستان است. لذا معلمان، مربیان، ومبلغان می توانند، بسیاری ازمسایل ومطالب را درقالب قصه ها وداستان های زیبا وجذاب بیان کرده، وشاگردان ودانش آموزان مدارس را به سوی کارهای خوب وزیبا دعوت وتربیت نمایند.

ب)استفاده ازروشهای موعظه ونصیحت درمراکزآموزشی ونهادهای فرهنگی: موعظه ونصیحت درمراکزآموزشی ونهادهای فرهنگی با موعظه ونصیحت در مدارس ابتدایی،راهنمایی ومتوسطه فرق دارند.دراینجا موعظه ونصیحت باید از پشتوانه ی علمی ودلایل دینی برخوردارباشند، ویا باید نفس گرمی باشند، که بر روح وروان دانشجویان وفرهنگیان بدمد وآنان را مسحورسخنان خویش قراردهد. به یقین می توان گفت که هیچ سخن وکلامی به اندازه ای موعظه ای معلم اخلاق تاثیرگذار نیست. درخاطرات بسیاری ازعالمان دینی ازجمله حضرت امام خمینی وجود دارد، که معلم اخلاق بخصوصی داشته است، وهرموقع نیازمند توصیه های معلم اخلاق خویش میگردیده اند ،در محضرایشان شرفیاب می شدند.

ج) کاربرد روش موعظه ونصیحت درمساجد ومکان های عمومی: مساجد جایگاه اصلی موعظه ونصیحت می باشند. زیرا محل عبادت بندگان خدای منان است، و بهترین مکان برای موعظه ونصیحت عالمان ومبلغان میباشند، وازسوی دیگربا برگزاری بسیاری از مراسم دینی ومذهبی درمساجد، منابرو تکیه خانه ها، می توانند بسترها وزمینه های خوبی را برای موعظه ونصیحت عالمان ومبلغان دینی فراهم کنند.

مکان های عمومی هم نباید دور ازدسترس موعظه ونصیحت واعظان وناصحان  قرار گیرند. زیرا همه مؤمنان ازباب امربه معروف ونهی ازمنکروظیفه دارند تا با موعظه ونصیحت شان، کسانی را که ازقوانین دینی ومذهبی عبور کرده وازآن پیروی نمی کنند، به راه راست هدایت نمایند. موعظه ونصیحت یعنی توصیه ی وسفارش یکدیگر به کارهای نیک وپسندیده. موعظه ونصیحت اختصاص به گروهی خاص وقشرخاص ندارد، بلکه یک وظیفه ی همگانی وعمومی می باشد. بنابراین اگرچنین اصلی به درستی رعایت وانجام گیرد، بسیاری ازانحرافات و کجرویهای اجتماعی نابودمی شود.« یاایها الذین آمنوا قوا انفسکم واهلیکم نارا… »  (تحریم/6) این آیه به روشنی بیان می کند، که مؤمنان وظیفه دارند، خود وخانواده وفرزندان خویش را ازآتش جهنم دورنگه داشته وبه وظیفه ی دینی ومذهبی خویش عمل نمایند. « واذ قالت امة منهم لِمَ تعظون قوما الله مهلکهم اومعذبهم عذابا شدیدا قالوا معذرة الی ربّکم ولعلهم یتّقون».(اعراف/164)و(به یاد آر) هنگامی را که گروهی ازآنها گفتند:”چرا گروهی(گنهکار) را که خداوند هلاک شان خواهد کرد، یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت، اندرز می دهید؟!” گفتند:” این اندرزها، برای اعتذار( وانجام وظیفه) درپیشگاه پرورگارشماست؛(بعلاوه) شاید آنها(بپذیرند و) تقوا پیشه کنند”. لذا براساس محتوای این آیه ی شریفه، همه ی مؤمنان ومبلغان وظیفه دارند، تا پیوسته با موعظه ها ونصیحت های اخلاقی ودینی، وهم چنین با یادآوری نعمت ها ونشانه های الهی به وظیفه ی دینی، مذهبی واخلاقی خویش عمل نموده، تا فردای قیامت بهانه وعذری به درگاه باری تعالی داشته باشند.

  نکات تربیتی موعظه ونصیحت:

1- موعظه هم نسبت به امورمثبت،(فضایل ورفتارهای مطلوب) وهم درامور منفی(منهیات، رذایل ورفتارهای نامطلوب وناپسند) است.« انّ الله یأمر بالعدل والاحسان وایتاءِ ذی القربی وینهی عن الفحشاء والمنکر والبغی یعظکم لعلّکم تذکّرون».(نحل/90)خداوند به عدل واحسان فرمان می دهد و( هم چنین) به بخشش به نزدیکان وازفحشا ومنکر وستم، نهی میکند؛ خداوند به شما اندرزمی دهد، شاید متذکرشوید.این آیه صراحت دارد،که موعظه ونصیحت نسبت به کارها ورفتارهای بد ونامطلوب تعلق گرفته است. درآیه ی دیگری که ذکرمیشود،موعظه ونصیحت در مورد انسانهای پرهیزگاراست« فجعلناها نکالا لما بین یدیها وما خلفها وموعظة للمتّقین».(بقره/66) ما این مجازات را درس عبرتی برای مردم آن زمان ونسلهای بعد ازآنان، واندرزی برای پرهیزگاران قراردادیم. بنا براین، ازاین آیه استفاده می شود، که همه ی انسان ها نیاز به موعظه ونصیحت دارند، وممکن است بسیاری ازصالحان وپاکان درشرایط وموقعیتهای مختلف نیازمند پند واندرز دیگران باشند.

2- موعظه کننده ونصیحت کننده بایداهل عمل باشد: درحدیثی ازامام صادق(ع) آمده است« انّ العالم اذا لم یعمل بعلمه زلّت موعظته عن القلوب کما یزلّ المطر عن الصفا».(کافی:ج1ص29) هرگاه عالمی به علم خودعمل نکند، موعظه اش ازدلها فرو می چکد، چنان که باران ازروی سنگ صاف می لغزد.ازاین روایت به خوبی برداشت میشود، که مخاطب اصلی کلام امام صادق(ع) عالمان ومبلغان دینی می باشد، و درروایت دیگری مفضل ازامام صادق(ع) نقل می کند« قال: قلت له: بِمَ یعرف الناجی؟ قال: من کان فعله لقوله موافقا…» (اصول کافی ج1ص 29)اهل نجات به چه علامت شناخته می شود؟ فرمود: آنکه کردارش موفق گفتارش باشد…

3- موعظه ونصیحت باید ازروی دل سوزی وخیرخواهی باشد.

4- درموعظه ونصیحت ازسرزنش وتوبیخ افراد دوری شود.

5- نباید نگاه مجرمانه به موعظه شونده ونصیحت شونده داشته باشد.

6- موعظه ونصیحت باید درخفا وبدورازحضوردیگران انجام گیرد، وممکن است در صورتی که موعظه ونصیحت علنی ودرحضور دیگران انجام شود، موعظه ونصیحت شونده را جری ولجباز سازد

7- کار عمده ی موعظه ونصیحت بیدار کردن مخاطب یا مخاطبین ازغفلت است.

8- سروکارموعظه ونصیحت با قلب است، وباید طوری بیان شود تا بردل وجان           آمادمی جای گرفته وتاثیرگذارباشد، و به قول معروف سخنی که ازدل برآید، لابد بردل نشیند.

9- موعظه ونصیحت بایدگام به گام وبه تدریج انجام شود.

10- موعظه ونصیحت باید کوتاه وبلیغ باشد.

11- موعظه ونصیحت باید با نرمی ومدارا صورت پذیرد.

   نتیجه گیری:

ازمجموع مباحث ومطالبی که گفته شد، چنین نتیجه گرفته می شود، که موعظه ونصیحت جز روشهای مهم تربیتی درمنابع اسلامی، به خصوص درقرآن کریم به حساب می آید، وخداوند متعال توجه زیادی به روش تربیتی موعظه ونصیحت دارد، ودر قرآن کریم ازروش مزبوردر راستای هدایت وتربیت انسان ها بسوی کار های نیک وخوب زیاد استفاده شده است. به طوری که خدای منان خودش را موعظه گر وقرآن را کتاب موعظه معرفی کرده است، وهم چنین به پیامبراسلام دستوربه موعظه ی دیگران داده است. افراد، اقشاروگروه های که در قرآن کریم مورد موعظه ونصیحت قرارگرفته است،زیاد میباشند، ازجمله میتوان به فرزندان، زنان، مؤمنان، اقوام وتمام مردم جهان اشاره کرد. موعظه ونصیحت دارای ویژگیها وشرایط مختلفی می باشند، که معلمان، مربیان ومبلغان درهنگام ارائه ی موعظه ونصیحت باید به آنها توجه نمایند. ازروش های موعظه ونصیحت که در قرآن کریم به کارگرفته شده اند،میتوان درشرایط کنونی درمدارس،مراکزآموزشی ونهادهای فرهنگی،مساجد ومراکزعمومی مورداستفاده قرارداد. موعظه ونصیحت دارای نکات بسیاری است، که مربیان، معلمان ومبلغان بیش ازپیش به این نکته ها توجه نموده، وبه موعظه ونصیحت بپردازند.

خاتمه:

به جرأت می توان گفت که کارکرد روشهای تربیتی موعظه ونصیحت بیش ازسایرروشها وشیوه های تربیتی می باشند.کاربرد شیوه های تربیتی موعظه ونصیحت، پیش ازاین دربحث “استفاده از روشهای تربیتی موعظه ونصیحت درقرآن کریم” بیان گردید، ونیازی به تکرار نیست.

   منابع:

1- قرآن کریم

2- آمدی، غررالحکم ودررالکلم شماره373

3- شرح غررالحکم ودررالکلم،ج1 ترجمه: جلال محمد خوانساری،تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

4- کلینی، اصول کافی ج1، بیروت:مؤسسة الاعلمی للمطبوعات،1426ه- ق

5- ابن منظور،لسان العرب،ج15، دارالاحیاء التراث العربی(بی تا)

6- راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن،تهران:کتاب فروشی مرتظوی،1362

7- دهخدا، علی اکبر، لغتنامه دهخدا،ج14،تهران: مؤسسۀ انتشارات دانشگاه تهران،1372

8- معین، محمد،فرهنگ فارسی ج1، تهران: انتشارات امیرکبیر،1371

9- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، تهران:انتشارات امیرکبیر1386

10- سعدی شیرازی، شیخ مصلح الدین، کلیات سعدی، تهران: ققنوس،1379

11- قرائتی، محسن، تفسیرنور، تهران: مرکزفرهنگی درسهای ازقرآن،1381

12- اعرافی، علیرضا، دیگران، آرای دانشمندان مسلمان درتعلیم وتربیت ومبانی آن ج4،قم: پژوهشکده حوزه ودانشگاه؛ تهران: سمت،1380

13- باقری،خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی ج1تهران: مدرسه1370

14- امینی، ابراهیم، اسلام وتعلیم وتربیت،قم:انتشارات دفترتبلیغات،1384

معرفی منابع بیشتر برای مطالعه:

1- قرآن کریم: بدون تردید بهترین منبع برای مطالعه درباره ی روشهای تربیتی موعظه ونصیحت، قرآن کریم می باشد، ومحتوای بسیاری ازآیات وبرخی ازسوره های قرآن کریم را موعظه ونصیحت تشکیل میدهد. البته باید توجه داشت که برای درک وفهم آیات قرآن کریم  به تفاسیرمختلف مراجعه کرد.

2- نهج البلاغه: گفتاروکلمات امام علی(ع) بعد ازچهارده قرن بازهم دل وجان آدمی را زنده میکنند، وچنین ویژگی تا ابد درجان گفتارآن حضرت باقی خواهدبود

3- کتب روایی وحدیثی: میزان الحکمه، نهج الفصاحه و….

4- بستان وگلستان سعدی: باید توجه داشت،که هشت باب گلستان و بخش مواعظ کتاب بستان، مباحث ارزنده ی را درباره موعظه ونصیحت دارند.

5- نطقه های آغازین دراخلاق عملی، تالیف آیت الله مهدوی کنی.

6- آرای دانشمندان مسلمان درتعلیم وتربیت ومبانی آن: این کتاب دارای چهارجلد است ومحتوای این کتاب را، نظریات برخی ازدانشمندان اسلامی قرون گذشته تشکیل میدهد، مباحث خوبی در حوزه ی روش تربیتی موعظه ونصیحت درآن وجود دارند. این کتاب زیر نظرحجت الا سلام دکتراعرافی مورد تحقیق قرار گرفته، وازسوی انتشارات سمت، وپژوهشکده حوزه ودانشگاه چاپ شده است.

7- سیره ی تربیتی پیامبر(ص)وائمه(ع): این کتاب نیز دارای چهارجلد(تربیت دینی، تربیت فرزند، تربیت اخلاقی و…) است وتوسط دکتر محمد داوودی وسید علی حسین زاده، زیر نظرحجت الاسلام دکتراعرافی تالیف شده است.

8- کتاب هایی که درمورد زندگی نامه چهارده معصوم نوشته شده است.مانند کتاب سیمای پیشوایان، مهدی پیشوایی و…

9- زندگینامه عالمان ومراجع بزرگ شیعه، که دراین مورد کتاب های خوبی وجود دارند.  والسلام

واعظون

پست های مرتبط