واعظ چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟

شایسته است اهل منبر و روضه خوان ها آدابی را مراعات کنند، تا معِّظم شعائر الله و هادی عباد الله باشند. [این آداب به شرح زیر است]:

1. اخلاص و اجتناب از ریاء

روایت شده است از پیغمبر صلی الله علیه و آله که فرمود: آنچه از همه چیز درباره شما بیشتر از آن می ترسم ، شرک اصغر است. گفته شد: یا رسول الله، شرک اصغر چیست؟ فرمود: ریا است. فرمود: خدای عزوجل روز قیامت که پاداش کردار بندگان را می دهد، می فرماید: نزد کسانی که در دنیا برای آنها ریا کردید، بروید و ملاحظه کنید که آیا نزد آنها ثواب اعمال شما وجود دارد؟

و امام صادق علیه السلام در مسجد به عباد بن کثیر بصری فرمود: وای بر تو ای عباد، از ریا کناره کن؛ زیرا هر که برای غیر خدا کار کند، خدا او را بدان کس واگذارد که برای او کار کرده است.

سزاوار است که به قصد خدا وعظ کند و برای امتثال امر او و اصلاح خود و ارشاد بندگان خدا به معالم دیانت، و برای متاع دنیا وعظ نکند تا از زیان کارترین مردمی باشد که در دنیا به گمراهی تلاش کنند و گمان برند کار خوبی کنند. مقام اخلاص بسیار والا است و خطرهای بسیاری هم دارد و بسیار دقیق است و تحصیل آن مشکل است، و کسی که جویای آن باشد، نیازمند دقت نظر و مجاهده کاملی است و باید بدانچه گوید، خود عمل کند تا چون چراغی نباشد که خود سوزد و برای دیگران فروزد.

2. راستگوئی

از امام صادق علیه السلام روایت است که: خدا هیچ پیغمبری را نفرستاده، مگر به راستگویی و ادای امانت به امانت گذاران نیک و بد، [یعنی این دو موضوع در دعوت هر پیامبری بوده است].

از ابی کهمش روایت شده که گوید: به امام ششم علیه السلام گفتم: عبدالله بن ابی یعفور به شما سلام می رساند. فرمود: علیک و علیه السلام. هرگاه نزد عبدالله رفتی، سلام مرا به او برسان و بگو جعفر بن محمد می گوید: ببین علی علیه السلام از چه راه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله تقرب یافت، آن روش را ملازم باش. همانا علی علیه السلام بدان مقامی که نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله ، برای راست گویی و ادای امانت است، رسید.

امام ششم علیه السلام فرمود: نگاه به طول رکوع و سجود مرد نکنید؛ زیرا بدان عادت کرده است و اگر دست از آن بدارد، برای عادتی که داشته ، به وحشت افتد. ولی ملاحظه کنید که آیا راست گو است و امانت را رد می کند؟

و باید وعاظ از دروغ و افترا بر خدای تعالی و حجج او اجتناب دارند، و تدلیس نکنند، و به بهانه زبان حال، دروغ نقل نکنند. از امام پنجم علیه السلام است که خدای عزوجل بر شر قفل ها زده و کلید آنها را می خواری نموده و دروغ گویی، و دروغ گویی از می خواری بدتر است.

و هم از آن حضرت نقل است که: دروغ، ویرانی ایمان است.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: بنده، حقیقت ایمان را نیابد تا دروغ را به کلی وا نهد، چه به جدی و چه به شوخی.

امام چهارم علیه السلام فرمود: دروغ را از کوچک تا بزرگ، از جدی تا شوخی، ترک کنید؛ زیرا هر که دروغ خردی گفت، به دروغ بزرگ جرئت کند؛ و اخبار دیگر.

3. اجتناب از غنا

بحار از تفسیر عیاشی از ابی جعفر روایت کرده است که گفت : نزد ابی عبدالله علیه السلام بودم. مردی به او گفت: پدرم و مادرم قربانت! من در بیت الخلاء می روم و همسایه هایی دارم که کنیزانی دارند، آواز می خوانند، و تار می زنند، و بسا می شود در آنجا بیشتر می نشینم که از آن کنیزان بشنوم.

فرمود: مکن. آن مرد گفت: این چیزی نیست که به قصد آن رفته باشم، و به طور اتفاق به گوشم می رسد. می فرمود: مگر تو نشنیدی خدا می فرماید: «به درستی که گوش و دیده و دل، همه مورد مسئولیت واقع شده اند؟»

عرض کرد: بلی، به خدا گویا من این آیه را هرگز در قرآن خدا از زبان عجمی و عربی نشنیده ام، و ان شاءالله بدان کار بر نگردم و از خدا آمرزش خواهم.

فرمود: برخیز و غسل کن و هر چه توانی نماز کن؛ زیرا به کار بزرگی استقامت داشتی و اگر بدان حال مرده بودی، چه اندازه حالت بد بود. خدا را حمد کن و از او توبه خواه از هر چه بد دارد. به درستی که او بد ندارد جز کار زشت را و کار زشت را به اهل آن واگذار؛ زیرا برای هر کاری اهلی باشد.

4. ترویج باطل نکند و مدح فاسق و فاجر ننماید.

از پیغمبر صلی الله علیه و آله است که: چون فاجر مدح شود، عرش بلرزد و پروردگار خشم گیرد.

5. اسرار آل محمد صلی الله علیه و آله را فاش نسازد.

6. اعانت بر ظالمان ننماید

خدا فرموده: «به آنان که ستم کنند، اعتماد نکنید تا آتش نگیرید.» و در خبر از رسول خدا صلی الله علیه و آله است که فرمود: چون روز قیامت شود، منادی ندا کند: کجایند ستمکاران و مدد کاران آنها و کسانی که آبی در دوات آنها ریخته یا سر کیسه ای از آنها بسته یا خامه ای برای آنها تراشیده اند! همه با آنها محشور شوید.

در وصیت امیرالمؤمنین علیه السلام به کمیل فرمود: ای کمیل، مبادا درِ خانه ظالمان را بکوبی، با آنها آمیزش مکن…! تا آنکه فرمود: ای کمیل، اگر برای حضور آنها ناچار شدی، مداوم به یاد خدای تعالی باش، و بر او توکل کن، و از شرّ آنها به خدا پناهنده باش، و سر به زیر انداز از آنها، و به دل خود منکر کار آنها باش، و تعظیم خدای تعالی را بلند بگو تا به گوش آنها برسانی که آنها از تو هراس کنند، و شر آنها از تو بگردد.

امام چهارم علیه السلام در ضمن نامه ای که به زهری نوشت و او را از اعانت ظالمان بر ستم بر حذر داشت، فرمود: چنین نیست که با دعوت تو در دربار خود تو را قطب نمایند، بلکه مظالم خود را بر تو می چرخانند. تو را پل می کنند، از توبه بلاها که بر سر مردم می آورند، عبور می کنند. تو را نردبان گمراهی خویش می سازند، و مبلغ روزگار سیاهی که پدید آورند، می نمایند، و به راه خود می کشانند، و تو را درباره علمای حق به تردید می اندازند، و به وسیله تو، دل مردم نادان را به خود جلب می کنند، و مخصوص ترین وزیران و تواناترین معاونان آنها کمتر از تو مفاسد آنها را در نظر مردم خوش نما می کند، و خاصه و عامه آنها را به دربارشان می کشاند، و چه مزد کمی به تو می دهند در برابر استفاده سرشاری که از تو می برند، و چه مختصری از زندگی تو را آباد می کنند در برابر آن ویرانی بپاید که بپا می کنند پس خود را به عنوان یک مرد مسئول مورد محاسبه قرار ده.

7. گنهکاران را مغرور نکند و جرئت به فاسقان ندهد

زیرا فقیه کامل کسی است که مردم را از رحمت خدا نومید نسازد، و از مکر و عذاب خدا در امان مقرر ندارد.

8. آیات قرآن را از پیش خود تفسیر نکند

از پیغمبر صلی الله علیه و آله و از امامان جانشین او به صحت رسیده است که تفسیر قرآن جز با روایات صحیح و نص صریح روا نیست.

ابن عباس از پیغمبر صلی الله علیه و آله روایت کرده است که فرمود: هر که ندانسته قرآن را تفسیر کند، باید در آتش نشیمن کند.

و عامه از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کرده اند که هر که قرآن را از پیش ‍ خود تفسیر کند و حق را هم درک کند، خطا کار باشد.

پست های مرتبط